عابد و ابلیس در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند : فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند !!! عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند... ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت : ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش! عابد گفت : نه، بریدن درخت اولویت دارد... مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند، عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت : دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است ... عابد با خود گفت : راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم ، و برگشت... بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت ، روز دوم دو دینار دید و برگرفت ، روز سوم هیچ پولی نبود! خشمگین شد و تبر برگرفت و به سوی درخت شتافت ... باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت: کجا؟! عابد گفت: می روم تا آن درخت را برکنم ! ابلیس گفت : زهی خیال باطل ، به خدا هرگز نتوانی کند !!! باز ابلیس و عابد درگیر شدند و این بار ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت : دست بدار تا برگردم ! اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟!! ابلیس گفت : آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی ...
دنیا خوابی است که اگر آن را باور کنی پشیمان می شوی! حضرت علی ع
تنها نگرانی پس از 15سالگی
تنها نگرانی ام پس از 15 سالگی ترس از مذهب بود. چرا می گویم بود؟ باید از فعل است استفاده کنم. هنوز نگرانم. این که نمازم را نتوانستم سر وقت بخوانم. امروز بدون غسل از خانه بیرون آمدم. هفته پیش بدون وضو به مسجد رفتم. آب نبود نتوانستن طهارت کنم. به قرآن دست زدم در حالی که شک داشتم وضو دارم یا نه؟ در خیابان راه می رفتم ناگهان چشمم به دختر جوانی افتاد نمی دانم باید غسل کنم یا توبه؟ از پنجره به به بچه های توی کوچه نگاه می کردم< ناگهان چشمم به حیاط همسایه افتاد و .. باید استغفار کنم! تمام نماز و روزه هایم از بین رفت.
ماه رمضان امسال دچار غفلت شدم. سیستم گوارشم به هم ریخته به تجویز پزشک نتوانستم روزه بگیرم. آیا می توانم جبران کنم؟ کفاره اش چقدر می شود. آیا با پرداخت نقدی جبران مشود. به کدام روحانی باید بدهم؟ چه کسی می تواند ندامت مرا پیش خدا برساند؟ نانم را چگونه حلال کنم؟ چه کنم در عذاب آخرت نسوزم؟
اینها تمام دغدغه های من پس از پانزده سالگی است. و البته اضافه بر آن تقصیراتی که قبل از پانزده سالگی ام داشته ام. نمی دانم قانون عطف به ماسبق می شود یا نه؟ چه می گویم استغفرالله! مگر شرع و دین مققرات اداری است؟ یا بخشنامه اداره کل؟ این قانونی است که دفترخانه الهی مکتوب شده است. نسل به نسل گشته تا به من رسیده!
انگار فراموش کرده ای همین 17 یا 18 سال پیش بود که پدر بزرگم فوت کرد! در دوران زندگی اش هر روز از صدای صوت قرآنش از خواب بیدار می شدم. هر روز قرآن را با صدای بلند تلاوت می کرد. صبحانه می خورد دعا می خواند. سوار خرش راهی می شد. در راه زیر لب دعا زمزمه می کرد.یک شاخه از درخت بید سر رودخانه می کند و به ازای هر برگ یک سبحان الله می گفت و برگ بر مسیر باغ فرش بر زمین می شد. به باغ که می رسید عبایش را به درخت می آویخت و زمین را بیل می زد. و خدا را کر می کرد. صدای اذان را که می شنید خودش را به مسجد می رساند. نماز را به جماعت می خواند. چای مسجد را می خورد. سوار خرش می شد به خانه می آمد ناهارش را می خورد و دوباره راهی باغ می شد. ساعت 4 عصر منادی مسجد پدربزرگ را از کار باز می داشت. به مسجد می رفت چای می خورد روضه گوش می کرد. قر آن می خواند. موعظه می کرد. دعا می نوشت. تلسم می شکست و .. نماز مغرب و عشا را می خواند چای مسجد را می خورد. به خانه می آمد. گاهی هم شام نذری میهمان مسجد و حسینیه بود. ده ما یک مسجد جامع 4 تا مسجد محلی 5 تا حسینیه 4 تا هیات بزرگ عزاداری و 2 تا مدرسه و یک دکه به عنوان کتابخانه دارد. در کتابخانه هر کتاب مذهبی که بخواهی هست. آخر ده ما 7هزار نفر جمعیت دارد.
آن وقت من نگران اینم که کی نماز خواندم؟ کی غسل کردم؟ کدام غسل را اول انجام دادم. چرا طهارت ندارم. چرا از 17 رکعت نماز یومیه ام دو وعده اش را نخواندمشاید هم زیاد خواندم درست یادم نیست. دیروز نماز صبح را اول وقت خواندم وقتی خواستم بخوابم اذان گفتند. نماز ظهر و عصر را با تاخیر خواندم. خورشید غروبی نماز قضا نشده ظهر و عصر را خواندم. آخر شب یادم نبود نماز ظهر و عصر را دوباره خواندم یا مغرب و عشا را اول وقت؟ هر چه بود خوابم برد.
خوش به روز پدربزرگ روزی 17 رکعت نماز می خواند.صبح چند رکعت مستحبی می خواند. بعد از نماز ظهر برای فلان کس که مرد ولی برای آخرتش توشه ای نداشت چند رکعت نماز و چند آیه قرآن می خواند. عصر برای فلان کسک قرآن میخواند و صلوات می فرستاد. شب برای فلانی دعای فرج می خواند. ماهی چند روز روزه برای خلقی دیگر می گرفت.یادش به خیر روزی که مرد هرچه داشت وقف مسجد تاز بنای ده کرد و سفارش به بنای نیمه کاره مسجد داشت.
پدربزرگ نه غصه نان داشت نه دین؟ نه از بداخلاقی جامعه می ترسید و نه نگران تصمیمات حکومتها بود. نماز می خواند. دعا می خواند. زیارت می خواند. روزه می گرفت. خمس می داد. ذکات می داد و از سیاست هیچ نمی گفت.عاشق قصص الانبیا بود. نوار کافی گوش می کرد و پای منبر فلسفی می نشست. می گفت همین کافی بود که چند بار با امام زمان ملاقات داشته! آرزو داشت روزی بتواند به پابوس او برود.ولی من از این نیک مرد چیزهای دیگری شنیدم. که نمی توانم باور کنم. ولی نمی توانم باور نکنم.
به کسوت طلبگی عشق می ورزید. و همیشه از پدر بزرگ دیگرم حرف می زد. من که ندیده بودمش ولی قصه های زیادی درباره اش می گویند. اهل سفر بوده درس دین را در قم تمام کرده بود. نجف را چند بار رفته. به زیارت کربلا هم رسیده. کعبه را چندین بار سیاحت کرده. می گویند حاج شیخ کربلایی بوده. اهل ده هم از او به عنوان خیٍّرالامور یاد می کنند.آب لوله کشی. موتور برق. جاده شوسه. رادیو و بلندگویی که همه اخبار جنگ جهانی را بشنود. عجبا که عمرش را قبل از اینکه نطفه من تشکیل شود تقدیم به خلق کرد. آن وقت من گیر نماز یومیه ام هستم. نمی دانم زمانی که نوجوان بودم ریشم را تراشیدم عمل حلال کردم یا حرام؟ از دبستان که به خانه آمدم در راه دختر همسایه را بدون روسری دیدم. چشمم پاک مانده یا ناپاک. روضه خان مسجد داشت با پدرم صحبت می کرد اول به پدرم سلام کردم بعد به آقا! آقا به من اخم کرد. نمی دانم شک دارم. درهای بهشت را بر خودم بستم. اگر از اول محرم تا آخر صفر بست بنشینم و سیاه پوش زاری کنم. می توانم رضایت الهی را جلب کنم یا نه؟ شنیده ام اگر 40 روز و 40 شب نماز بخوانم و هر روز قبل از اذان صبح کوچه حاج ملا علی را آب و جارو کنم حتما روز چهل و یکم می توانم امام زمان رو ببینم تا تمام آرزوهایم را برآورده کند. کاش کوچه حاج ملا علی وجود نداشت!
نکاتی بسیار قابلتأمل درباره فقـــــــــــــــــــــر
فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛
فقر اینه که روژلبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛
فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت
میذاری از شام دیشب و
فرداشب خانوادهات بهتر باشه؛
فقر اینه که بچهات تا حالا یک هتل ۵ ستاره رو تجربه نکرده باشه و تو
هر سال
محرم حسینیه راه بندازی؛
فقر اینه که ماجرای عروس
فخریخانوم و زن صیغهای پسر وسطیش رو از حفظ
باشی اما ماجرای مبارزات بابک خرمدین رو ندونی؛
فقر اینه که از بابک و افشین و
سیاوش و مولوی و رودکی و خیام چیزی جز اسم
ندونی اما ماجراهای آنجلینا جولی و براد پیت و سیر تحولی بریتنی اسپرز رو
پیگیری کنی؛
فقر اینه که وقتی با زنت میری بیرون مدام بهش گوشزد کنی که موها و
گردنشو بپوشونه، وقتی تنها میری بیرون جلو پای زن یکی دیگه ترمز بزنی و
بهش بگی خوششششگلهههه؛
فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در سه ماه اخیر چند تا کتاب خوندی
برای پاسخدادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛
فقر اینه که فاصله لباس خریدنهات از فاصله مسواک خریدنهات کمتر
باشه؛
فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک
دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو
نمیخری تا فایل پیدیاف ش رو مجانی گیر بیاری؛
فقر اینه که حاجیبازاری باشی و
پولت از پارو بالا بره اما کفشهات واکس
نداشته باشه و بوی عرقات حجرهات رو برداشته باشه؛
فقر اینه که توی خیابون آشغال
بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛
فقر اینه که ۱۵ میلیون پول مبلمان بدی
اما غیر از ترکیه و دوبی هیچ کشور
خارجی رو ندیده باشی؛
فقر اینه که ماشین ۴۰ میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی رو
رعایت نکنی؛
فقر اینه که به زنت بگی کار نکن ما
که احتیاج مالی نداریم؛
فقر
اینه که بری تو خیابون و شعار بدی که دموکراسی میخوای، تو خونه بچهات
جرات نکنه از ترست بهت بگه که برحسب اتفاق قاب عکس موردعلاقهات رو شکسته؛
فقر اینه که ورزش نکنی و بهجاش برای تناسب اندام از غذانخوردن و
جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری؛
فقر اینه که تولستوی و داستایوفسکی
و احمد کسروی برات چیزی بیش از یک اسم نباشند اما تلویزیون خونهات صبح تا
شب روشن باشه؛
فقر اینه که وقتی ازت بپرسن
سرگرمیهای تو چی هستند بعد از یک مکث طولانی بگی موزیک و تلویزیون؛
فقر اینه که در اوقات فراغتت بهجای
سوزاندن چربیهای بدنت بنزین بسوزانی؛
فقر اینه که با کامپیوتر کاری جز ایمیلچککردن و چتکردن و موزیک
گوشدادن نداشته باشی؛
فقر اینه که کتابخانه خونهات
کوچکتر از یخچالت (یخچالهایت) باشه!
http://www.narcissoft.com/
http://www.fastdic.com
لغتنامه دهخدا (آنلاین – اینترنتی(
هدف پروژه لغت نامه آزاد، توسعه
لغت نامهفارسی بر پایه لغت نامه دکتر علی اکبر
دهخدا در شبکه وب است.
فرهنگلغت آنلاین
دهخدا و عمید (فارسی به فارسی) جدید MiboSearch
جستجوی کلماتفارسی در دو لغتنامه دهخدا و عمید (هر دو لغت نامه کامل
هستند).با جستجوی هرکلمه
معنی آن به طور مختصر از دو فرهنگ دهخدا و عمید نمایش داده می شود که با
کلیکبر روی هر معنی، معنی کامل کلمه را مشاهده
خواهید نمود.
- همراه با
فهرستالفبایی لغات فارسی
- با بیش از 2476 صفحه لغت
دیکشنریآنلاین انگلیسی و فارسی:
این سرویس به شما امکان ترجمه
لغات از انگلیسیبه فارسی و از فارسی به انگلیسی
را میدهد و میتوانید لغات مرتبط با واژه موردجستجوتان
را نیز در نتایج بینید.
دیکشنریآنلاین انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی:
این سرویس همچون سرویس قبلبوده و نیز امکان ترجمه متن را هم برای شما فراهم نموده است.دیکشنریآنلاین انگلیسی به فارسی نارسیس:
اگر با نرم افزار نارسیس کار
کرده باشیدحتما از قدرت آن باخبر هستید. سرویس
آنلاین این نرم افزار نیز به همان قدرت عملمینماید.
دیکشنری آنلاینسریع:
یک دیکشنری آنلاین و سریع با
محیط ساده و سبک اما با قابلیتهایبالا
دیکشنریآنلاین آریا:
دیکشنری آنلاین فارسی به
انگلیسی، انگلیسی به فارسی وانگلیسی به انگلیسی
که کیبردی هم در خود برای تایپ مستقیم دارد.
لغتنامهانگلیسی به
فارسی:
با قابلیت جستجو کلمات مشابه
بصورت همزمان و سرعتبیشتر جستجو با فن آوری Ajax همراه مناسبی برای شما در صفحات انگلیسی وب
دیکشنریرایگان انگلیسی به فارسی:
این دیکشنری علاوه بر ترجمه
لغات شما به صورتآنلاین، کدی هم برای درج
دیکشنری در قالب وبلاگ شما را در اختیارتان قرارمیدهد.
دیکفا:
دیکشنریدیگفا هم
همچون دیکشنری آنلاین قبلی کدی را هم برای درج دیکشنری در قالب وبلاگتاندر خود دارد.
فارسدیکشنری:
یک فرهنگ لغت آنلاین و قدرتمند
دیگر
مترجمآنلاین پارس
لغتنامه برخط و
دیکشنری آنلاین انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسیپارسا
دیکشنری آنلاین و لغت نامه
تخصصی کامپیوتر، حقوق بین الملل،حسابداری،
اقتصاد، مدیریت، تاریخ ادیان، روانشناس ، علوم ارتباطات؛ فلسفه ،نفت وگاز ،کشاورزی ،مهندسی عمران، تجارت هوائی ،مهندسی صنایع
،مهندسی متالورژی ،گوهرشناسی ،مهندسی برق،
مهندسی مکانیک ،تربیت بدنی ،جامعه شناسی، علوم بانکداری ،علومنظامی، دانش شناسی،مهندسی آب و آبرسانی، مهندسی معدن، مهندسی
صنایع غذایی، فنی ومهندسی ،زیست شناسی
امکانات دیکشنری پارس تولزترجمه
ی جمله ای، ترجمه تخصصی وعمومی، عرضه شده در
سه نسخه تحت وب، تحت ویندوز و موبایلی، » نسخه گوگل تولبار (افزون یک دکمه به
تولبار گوگل برای ترجمه)، ، رایگان بودن و از همه مهمتر، ایرانیبودن..
لغت نامه فارسی بهآلمانی ، آلمانی به فارسی
لغتنامه یک فرهنگ آلمانی-فارسی و
فارسی-آلمانیآنلاین است که از آغاز سال 2006
میلادی از طریق اینترنت در دسترس عموم قرار دارد. ما در سال 2004 میلادی برنامه نویسی این صفحه را آغاز
کردیم. از آن زمان تا به حالبه طور مداوم این
برنامه را تکمیل تر کرده و تقریبا هر روز کلمات جدیدی را به بانکاطلاعاتی آن اضافه کرده ایم.
لغت نامه دات آیار
فرهنگلغت آنلاین AjaxDic
بر پایه تکنولوژی Ajax جدید
انگلیسی به فارسی،عربی، فرانسه، ایتالیایی، اسپانیایی، آلمانی و روسی و فارسی
به انگلیسی
لغت نامه برخط فارسی 123 Farsi123
انگلیسی به فارسی، فارسی به
انگلیسی
همراه بااختصارات دستوری و مثال
های کاربردی در قالب جمله!
دیکشنری آریا (Ariadic)
انگلیسی به فارسی، فارسی به
انگلیسی، انگیسی بهانگلیسی
همراه با
تلفظ کلمات لاتین
دیکشنریآریانپور
انگلیسی به فارسی، فارسی به
انگلیسی، انگیسی به انگلیسی
فارسیدیکشنری (Farsi
Dictionary)
انگلیسی به فارسی، فارسی به
انگلیسی
لغتنامه آنلاین LingvoSoft
انگلیسی به فارسی
Online
English - Persian Dictionary
انگلیسی به فارسی، انگلیسی به انگلیسی
Palize.ir
انگلیسیبه فارسی؛ فارسی به انگلیسی، فارسی به فارسی، عربی به
فارسی، فارسی به عربی،انگلیسی به عربی، عربی به
انگلیسی، آلمانی به فارسی
با امکان فعال و غیر فعالکردن هر کدام از لغتنامه هاب فوق، امکان دانلود نسخه مخصوص
ویندوز و یاهومسنجر
Amdz
انگلیسیبه فارسی، فارسی به انگلیسی
دیکشنری آنلاین انگلیسی به
فارسی و فرهنگ لغت فارسیبه انگلیسی. ...
دیکشنری آنلاین. فرهنگ لغت انگلیسی به فارسی.
Cambridge Advanced Learner’s Dictionary
انگیسی به انگلیسی، انگلیسی به
اسپانیایی، انگلیسیبه فرانسوی در سطوح مختلف
دیکشنری آنلاینمنتخب
این دیکشنری آنلاین گلچینی از بهترین
دیکشنریهای آنلاین موجود می باشد
- انگلیسی به فارسی
- فارسی
به انگلیسی
- فارسیبه فارسی براساس فرهنگ لغات
دهخدا و معین
- انگلیسی به انگلیسی
- انگلیسی بهفارسی لغتنامه تخصصی
کامپیوتر و الکترونیک
- فارسی به عربی
- عربی
بهفارسی
دیکشنری آنلاین - انگلیسی -
فارسی - عربی - فینگلیش - لغتنامه دهخدا ومعین -
تخصصی کامپیوتر و الکترونیک
در این وبسایت می توانید به صورت همزمان
واژهنامه و دیکشنری آنلاین لغات انگلیسی و
فارسی و عربی - لغتنامه دهخدا و معین - فرهنگلغت
تخصصی کامپیوتر و الکترونیک - معنی کلمه و جمله - فینگلیش به فارسی را
داشتهباشید
به عبارتی در این وب سایت سرویس
دیکشنری آنلاین و لغت نامه اینترنتی باامکانات
انگلیسی به فارسی ،فارسی به انگلیسی انگلیسی به انگلیسی، فارسی به فارسیبراساس لغتنامه دهخدا و معین، انگلیسی به فارسی لغت نامه
تخصصی کامپیوتر والکترونیک، انگلیسی به فارسی ،
امکان ترجمه جمله فینگلیش به فارسی؛ فارسی بهفینگلیش،
فارسی به عربی و عربی به فارسی داشته باشید
فرهنگ لغت Persian
& English Dictionary
لغتنامه آنلاین
دیکشنری آنلاین فرهنگ لغت فارسی
به انگلیسی ؛ فرهنگ لغتانگلیسی به فارسی
دیکشنری
آنلاین از اسفند ماه 1383 با بانک اطلاعاتی 50000 لغتیانگلیسی به فارسی آریانپور آغاز به کار کرد.
هدف از ایجاد این
دیکشنری، در درجهاول ساخت یک فرهنگ لغت کامل و
در دسترس برای همه ایرانیان بود تا از هر جایی و باهر سیستم عاملی که به اینترنت متصل میشوند بتوانند به یک
فرهنگ لغت دسترسی داشته وبه راحتی از آن
استفاده کنند.
استقبال بسیار خوب فارسی
زبانان از این فرهنگ لغتو نیاز آنان به یک
فرهنگ لغت آنلاین کامل و با کارایی آسان و سریع باعث شد تا ما هرچه بیشتر به فکر توسعه و تکامل سریع آن بیفتیم و نگاه
جدیتر و حرفهایتری به اینمقوله بیندازیم. در
درجه اول ما سعی در افزایش لغات فرهنگ انگلیسی به فارسی کردیم وفرهنگ تخصصی رایانه و الکترونیک را به آن اضافه کردیم. در
مرحله بعد ما فرهنگ فارسیبه انگلیسی با 40000
لغت را اضافه کرده و به این صورت قابلیت ترجمه لغات از فارسیبه انگلیسی را فراهم کردیم. ما همچنان به فکر افزایش لغات و
اضافه کردن فرهنگهایدیگر و افزودن به
قابلیتهای این فرهنگ لغت هستیم.
دیکشنریآنلاین به
چند زبان پارساست
از زبان:
ایتالیایی،اسپانیایی،عربی،
به زبان
ایتالیایی،اسپانیایی
،عربی،آلمانی،انگلیسی، فارسی
دیکشنری آنلاین ( سایتسرویسکار )
فرهنگلغت هوشمند فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی ::Persian to
فرهنگ لغت هوشمند فارسی به انگلیسی و انگلیسی
به فارسی :: Persian to English
...دیکشنری, فرهنگ لغت, فرهنگ لغات, لغتنامه,
لغت نامه, فارسی به انگلیسی, انگلیسی به ...
مترجمگوگل
مترجم آنلاین وب سایتهاو وبلاگها سرویس
ترجمه گوگل است که به طورخودکار صفحات اینترنت
را به زبانهای دیگر ترجمه میکند. این سرویس هنوز در حالت Beta است
به این معنی که این تکنولوژی در حال بررسی و بهبودسازی می باشد. البتهتمام زبانهای رایج و متنهای داخل تصاویر و عکسها شامل
سرویس ترجمه گوگلنمیشوند.
ترجمه متقابل زبان
انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی، پرتغالی، آلمانی،اسپانیایی
و زبان ژاپنی، کره ای و چینی به همدیگر انجام می شود.
و امابهترین ها:
دبیرستان تعطیل شده بود، سال دوم دبیرستان بودم، با شتاب به مدرسه ی طلبگی (مسجد حاج مد ابراهیم) می رفتم. توی ذهنم درس منطق را مرور می کردم. کتاب الکبری فی المنطق که البته کتاب کوچکی بود اما پر بار و پر نکته. درست سر پیچ کوچه مدرسه توی خیابان عباس آباد، میان باغ ملی و سه راه ارامنه دیدم زن خاچیک با دخترش سونیا دارند از روبرویم می آیند.
شش سال می شد که آن ها را ندیده بودم. سونیا دو سال از من بزرگتر بود. مادرش مثل بیشتر زن های ارمنی روسری اش را پشت گردن و زیر بافه ی موهاش گره زده بود. گوش هاش هم با گوشواره های فیروزه ای بیرون روسری سفیدش مانده بود. سونیا روسری نداشت. سلام کردم. زن خاچیک پیشانی ام را بوسید! درست مثل همان سال های کودکی که به خانه شان می رفتیم. گفتند خانه اشان را آورده اند اراک، سه راه ارامنه زندگی می کنند. گرم گفتگو بودیم که ناگاه تیزی نگاهی دلم را لرزاند! آقای عامری معلم منطق لحظه ای ایستاد و از پشت شیشه عینک ذره بینی اش نگاهمان کرد و رفت. به مدرسه می رفت. با خودم گفتم یعنی دید که زن خاچیک پیشانی ام را بوسید؟ او که از مادرم بزرگترست! از سوی دیگر با خودم می گفتم هر چه باشد او ارمنی ست و آقای عامری که نمی داند ما با هم آشنا هستیم. وقتی به حجره اقای عامری رسیدم، بلا فاصله پرسید:
آن ها کی بودند؟
گفتم اهل حمریان بودند، از کودکی با خانواده شان آشنا بودم و با دختر و پسرشان هم مدرسه ای.
ارمنی هستند دیگه؟
بله پیدا بود که ارمنی هستند!
پس نجسند؟
در کلامش آن چنان قهر و اخم موج می زد، که دهانم تلخ شد و رعشه ای از درد توی پیشانی ام پیچید. گفتم. پاکند مثل دسته گل!
نجسند!
پاکند!
تو از کجا می گویی پاکند؟
شما از کجا می فرمایید نجسند؟
تو باید بگویی چرا پاکند؟
شما بفرمایید چرا پاک نیستند! اصل بر پاکی ست. مگر شما نخوانده اید کل شیی طاهر حتی تعلم انه قذر! همه چیز پاک است مگر این که به آلودگی آن علم پیدا کنید
تو این را از کی یاد گرفتی؟
از حاج آخوند.
یعنی آخوند ده تان ارامنه را پاک می داند؟
بله، من دیدم به خانه ی آن ها می رود سر سفره شان می نشیند. از همان بادیه ای که آن ها آب می خورند آب می خورد. با همان حوله آن ها دست و صورتش را خشک می کند، در خانه آن ها نماز می خواند. وقت نمازش هم زن و مرد ارمنی دستشان را روی قلبشان می گذارند و چشمانشان پر از اشک می شود. باغ انگور حاج آخوند دست همین خاچیک بود، او باغ را هرس می کرد، آبیاری می کرد و می گفت این کار برکت زندگی اوست.
حاج آخوند درس هم خوانده؟
بله
کجا؟
پنج سال حوزه اقا ضیاء الدین اراک، ده سال اصفهان، ده سال نجف،پنج سال هم قم.
سی سال درس خوانده، آن وقت آمده آخوند ده شده؟
از خودش بپرسید چرا در ده مانده است.
شاید هم عمر صرف کرده اما خوش ذهن نبوده و چیزی یاد نگرفته!
آقای عامری بهترین معلم منطق بود، کتاب الکبری فی المنطق و حاشیه ملا عبدالله را از همه بهتر درس می داد. به ما گفته بودند که معلمتان را مدح کنید! تملق در راه علم پسندیده است!. اما سینه ام تنگ شده بود چطور می شد کسی در باره حاج آخوند چنین حرفی بزند و ساکت بمانم؟ پرسیدم شما طعام اهل کتاب را پاک نمی دانید؟
گفت نه.
گفتم مگر قرآن مجید نمی گوید طعام اهل کتاب برای شما حلال است و طعام شما هم برای آن ها حلال. یعنی می توانید به خانه ی هم بروید و هم سفره شوید.
نه پسر جان منظور قرآن از طعام گندم است! کتاب های لغت هم همین را می گوید.
این بحث بارها پیش حاج آخوند مطرح شده بود. جزییات بحث یادم بود. به آیات دیگری که از طعام سخن گفته شده بود اشاره کردم. مثل: و لا یحض علی طعام المسکین… اصلا یک بار حاج آخوند به ما گفت قرآن را دوره کنیم و کلمه طعام را هر جا بود بشماریم و یادداشت کنیم. او برای ما توضیح داده بود که مراد از طعام همین غذای معمول خانواده هاست.
به آقای عامری گفتم موافقید برویم کتابخانه، لسان العرب را نگاه کنیم؟ مفردات راغب هم هست و نیز مجمع البحرین طریحی؟ همه شان می گویند طعام همان غذای معمول است. اسم جامع لکل ما یوکل!
گفت این ها را هم حاج آخوند یادت داده؟
بله،
من تا به حال هیچکدام این کتاب ها را ندیده ام. اصلا نمی دانم در کتاب خانه هست یا نه!
حرف دیگری درباره طهارت اهل کتاب نزد؟
چرا گفتند خدمتکار امام رضا یک دختر مسیحی بود. برخی اعتراض کردند که آن دختر وضو نمی گیرد و غسل نمی کند. امام رضا فرمود اشکالی ندارد! دست هایش را که می شوید. تازه حاج آخوند می گفت می شود با دختران ارمنی ازدواج کرد! نیازی نیست که آن ها از دین خود دست بردارند.
حرف دیگری نزد!
چرا می گفت اسلام دین آسانی است آخوندا سختش کردند! ایمان را به شریعت تبدیل کردند. این کار آخوندای همه ی دین هاست! دین دیگر راه زندگی نیست باری ست که باید بر دوش بکشی…
گفت همین است دیگر یک بز گر گله ای را گر می کند!
گفتم شما حاج آخوند را نمی شناسید. او بیشتر از شما درس خوانده است.
صدای آقای عامری بلند شده بود. یکی از طلبه ها در اتاق را باز کرد و گفت آقای عامری دوباره جوشی شدی! این همه نماز و روزه مستحبی و اجاره ای پس کی تو را آرام می کند؟ چرا سر بچه مردم داد می زنی؟ آقای عامری از خشم می لرزید. می دانستم که در خشم و خروش او ذره ای ریا نیست.. واقعا گمان می کرد که حاج آخوند شریعت را درست درک نکرده است. به قول خودش فقه را تذوق نکرده است. دیگر نمی توانستم پیش او منطق بخوانم.
برای نماز مغرب و عشا رفتم مسجد حاج تقی خان، موضوع را برای آیه الله احمدی تعریف کردم. با حوصله به همه حرفم گوش داد. گفت اشکالی ندارد خودم برایت منطق می گویم. کتاب الکبری و حاشیه را پیش آقای احمدی خواندم و همیشه به مادر سونیا درود فرستادم که بوسه مادرانه او بر پیشانی ام چه سرنوشت شیرینی را برایم رقم زد!
وقتی برای حاج آخوند داستان را تعریف کردم. خندید و گفت: در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست… به حکمت نهج البلاغه اشاره کرد که انسان ها دشمنی شان به دلیل نادانی ست. به جای این که دشمن نادانی خویش باشند، ریشه دشمنی شان نادانی ست. سید نکته را گرفتی!
در خلوت خودم خداوند را هزار بار شکر می کردم که آخوند ده ما حاج آخوند است، در خیالم تصور می کردم اگر آقای عامری یا شبیه او آخوند ده ما می شد، چه بر سر زندگی میآمد؟ بهشت ما ویران می شد.
مسافری در غرب